کسب مهارت Skill
برای تسهیل تبدیل یک مبتدی به یک متخصص، ما باید مؤلفه های روانشناختی را درک کنیم که مجریان ماهر را از مجریان غیر ماهر مشخص می کند.
گاتری (۱۹۵۲) مهارت را به عنوان توانایی به دست آوردن نتیجه نهایی با حداکثر اطمینان و حداقل هزینه انرژی یا زمان و انرژی تعریف می کند. یک مبتدی می تواند یک مهارت حرکتی بی عیب و نقص را اجرا کند، اما نمی تواند آن را به طور مداوم یا با کمترین تلاش نسبت به یک مجری متخصص انجام دهد.
از آنجایی که یک فرد محدود به انجام یک کار پیچیده در یک زمان است (Boutcher 1992)، ممکن است یک فرد مجبور باشد تمام ظرفیت توجه خود را به سمت یک کار جدید منحرف کند. هنگامی که افراد یک مهارت حرکتی خاص را تمرین می کنند، در نهایت یاد می گیرند که حرکات اضافی را حذف کنند و به طور موثر عضلات را هماهنگ کنند تا به عنوان یک واحد عملکردی واحد عمل کنند. با خودکار شدن مهارتها، برای تکمیل مؤثر کار به میزان قابل توجهی فکر کمتری لازم است. این به نوازندگان ماهر اجازه می دهد تا به جای حرکت خاص، به سایر نشانه های مرتبط در محیط توجه کنند.
مجریان ماهر در مقابل مجریان تازه کار
یک مجری تازه کار هنگام یادگیری یک مهارت حرکتی جدید باید اطلاعات بیشتری را مدیریت کند و در نتیجه ظرفیت توجه کمتری دارد. افراد تازه کار بیشتر در موقعیت های ناآشنا دچار اضطراب می شوند. برانگیختگی عاطفی می تواند میدان توجه را محدود کرده و توانایی پاسخگویی به محرک های محیطی را کاهش دهد (بوچر ۱۹۹۲). مجریان خبره نسبت به مجریان تازه کار به احتمال زیاد قادر به انجام بهینه در سطح برانگیختگی بالاتر هستند (آبرنتی، ۱۹۹۳).
هنگامی که مجریان تازه کار در موقعیت های رقابتی قرار می گیرند، سعی می کنند آگاهانه روند عملکرد را زیر نظر بگیرند. متأسفانه، هوشیاری (پردازش کنترل) حاوی اطلاعات لازم برای هماهنگی بهینه عضلانی ضروری برای عملکرد مؤثر نیست (Boutcher 1992).
مجریان ماهر بهتر می توانند تأثیرات خارجی را بر مهارت حرکتی تصحیح کنند. به عنوان مثال، در مقایسه با یک تازه کار، یک ورزشکار باتجربه ممکن است شانس بیشتری برای رساندن یک جسم به هدف در حالی که ضربه بدنی یا سر و صدای جمعیت را تحمل می کند، داشته باشد. تازه کارها ممکن است راحت تر به نشانه های بی ربط منحرف کننده توجه کنند. مجریان ماهر می توانند نشانه های مربوطه را جدا کنند ( جستجوی کانال ). آنها به طور خاص می دانند که باید به چه اطلاعاتی توجه کنند و بهتر می توانند روی این نشانه ها تمرکز کنند. جالب توجه است که مجریان خبره در مقایسه با مجریان تازه کار بهتر می توانند نشانه های نادرست را تشخیص دهند (آبرنتی، ۱۹۹۳).
مجریان ماهر ممکن است تا آخرین لحظه ممکن منتظر محرکی باشند که ممکن است اطلاعات بهتری ارائه دهد. برآوردهای ذهنی مجری خبره از احتمالات رویداد ممکن است با دقت بیشتری احتمالات واقعی رویداد را پیش بینی کند تا برآوردهایی که تازه کارها برای توجه انتخابی و تصمیم گیری خود استفاده می کنند (آبرنتی، ۱۹۹۳). یک کوارتربک نخبه ممکن است نمونه خوبی از یک ورزشکار ماهر باشد که تصمیم می گیرد تا آخرین لحظه ممکن برای واکنش صبر کند.
آینده نگر رفتاری
یک دیدگاه رفتاری نشان می دهد که می توانیم با تغییر محیط، توسعه عملکرد را تسهیل کنیم. این ممکن است با اعمال یک محرک خاص به شیوه ای سیستماتیک مانند تقویت اجتماعی، تمجید یا عدم تایید انجام شود. ارتباط قوی مهارت با محرک مرتبط مورد نظر است. مهارت با مشاهده درون آیندهنگر رفتاری کنترل میشود.
آینده نگر شناختی/رفتاری
رویکرد شناختی/رفتاری ممکن است با تغییر افکار یا شناخت فردی، عملکرد را بهبود بخشد. این نظریه تشخیص میدهد که باورها، خاطرات و سوگیریهای فرد نیز ممکن است بر رشد مهارتهای ماهر تأثیر بگذارد. آموزش فرد برای تمرکز بر نشانه های خاص در انجام مهارت های حرکتی ممکن است موضوع مهمی در رویکرد شناختی/رفتاری باشد.
مهارت توسط خود گزارش دهی در رویکرد شناختی/رفتاری کنترل می شود. جالب اینجاست که مجریان باتجربه می دانند اجرای مهارت حرکتی خاص خود چه احساسی دارد، با این حال اغلب در بیان اعمال و ادراک خود به صورت کلامی مشکل دارند. تصور می شود که اطلاعات هنگام توضیح مهارت یا دانش ضمنی از بین می رود. علاوه بر این، به نظر می رسد پردازش خودکار یک مهارت حرکتی بدون نظارت وجدان باشد (بوچر، ۱۹۹۲).
چشم انداز زیست محیطی
در چشم انداز اکولوژیکی، فرد، محیط و رفتار فرد در محیط، همه در طول زمان با هم تعامل دارند و تغییر می کنند. کنترل در تمام این سه مؤلفه توزیع شده است. فرد بسته به تفسیر یا درک خود از آنچه مهم است به اطلاعات خاصی در محیط توجه می کند. هر چه فرد با تجربه تر شود، آنچه را که در محیط به آن توجه می کند تغییر خواهد داد. در اصل، فرد می تواند تجربه خود را در محیط خود بازسازی کند، زیرا از تداعی های جدید استفاده می کند و رفتار خود را کنترل می کند.
کوگلر و توروی (۱۹۸۷) توضیح میدهند که اطلاعات در رویکرد بومشناختی و عمل به عنوان وسیلهای تفسیر میشود که توسط آن یادگیرنده نقشهبرداری اطلاعات و پویایی حرکت را در فضای کاری ادراکی-حرکتی مطابق با تقاضای کار انجام میدهد (نیول، ۱۹۹۱). ). ویژگی های ثابت محیط به عنوان اطلاعاتی عمل می کند تا فعالیت اکتشافی یادگیرنده را هدایت کند (نیول، ۱۹۹۱). رفتار می تواند کسب دانش را در محیط های خاص تسهیل کند. برخی رفتارها ممکن است پتانسیل بیشتری برای کسب دانش ارائه دهند. با گذشت زمان، آنها یاد می گیرند که چگونه این اطلاعات را به دانش تبدیل کنند. مردم راه های مختلفی برای کسب دانش خواهند داشت. با خودکار شدن مهارت ها؛ به طور قابل توجهی فکر کمتری برای تکمیل مؤثر کار لازم است.
ویژگی های ورزشکاران نخبه
گزارش شده است که ورزشکاران نخبه دارای ویژگی های متمایز نسبت به همسالان کمتر موفق خود هستند (ماهونی و گابریل، ۱۹۸۷). آنها عبارتند از:
-
- مشکلات کمتری را با اضطراب تجربه کرد
- در به کارگیری تمرکز خود موفق تر بودند
- اعتماد به نفس بیشتری داشتند
- بیشتر بر آمادگی های ذهنی ارجاع شده داخلی و حرکتی تکیه داشت
- بیشتر روی عملکرد خودشان متمرکز بودند تا عملکرد تیمشان
- انگیزه بیشتری برای عملکرد خوب در ورزش خود داشتند
سایر محققین ویژگی های دیگری را ذکر کرده اند:
-
- مورگان نشان داد که ورزشکاران موفق حالت های خلق و خوی مثبت بیشتری نسبت به همتایان کمتر موفق خود دارند (ویلی، ۱۹۹۲).
- مورگان و پولاک (۱۹۷۷) نشان داده اند که دوندگان نخبه در مقایسه با دوندگان غیر نخبه، کمتر از استراتژی های تجزیه ای استفاده می کنند (بوچر، ۱۹۹۲).
- تیراندازان نخبه الگوهای متفاوتی از فعالیت قشر چپ و راست مغز را نسبت به تیراندازان نخبه نشان می دهند (بوچر، ۱۹۹۲).
فردیت
یک برنامه تمرینی خاص و سبک های تمرینی ممکن است به دلیل تفاوت های فردی، اثرات متفاوتی را در بین ورزشکاران ایجاد کند. این تفاوت ها شامل استعدادهای ژنتیکی، ابعاد آنتروپومتریک، سطح تناسب اندام، وضعیت عاطفی، شخصیت و تجربیات گذشته است. بنابراین، تلاش برای تکرار تکنیک ها و سبک های عملکرد ورزشکاران کلاس جهانی برای بسیاری از ورزشکاران بی فایده یا حتی مضر بوده است. به عنوان مثال، بسیاری از تلاشهای غواصان مبتدی در دهه ۱۹۸۰ برای تقلید از سبک غواصی گرگ لوگانیس منجر به بدتر شدن قابل توجه سبکهای خود و عملکرد کلی آنها شد. به همین ترتیب، تلاشها برای کپی برداری از بهترین تکنیکهای سنگلاخ سریع غواصان چینی و ورود تمیز در اواسط دهه ۲۰۰۰ ویرانگر بود (Slobounov SM 2008).
انتقاد یوسین بولت (معروف به “سریعترین مرد زنده”) توسط “متخصصان” با استناد به تکنیک دویدن معیوب او (به عنوان مثال: “حرکت زیاد از طرف دیگر به هدر رفته”، “سر و دست های یوسین در همه جا قرار دارند”، “شروع آهسته” “) نمونه ای از این است که چگونه تمرینات یک ورزشکار نخبه ممکن است حتی با خرد متعارف در تضاد باشد. (Lauresu 2012، AipsMedia.com؛ McCarthy 2011، RunnersWorld.co.uk)
با این وجود، کسب مهارت های اساسی و الگوهای هماهنگی بدون توجه به تفاوت های فردی ضروری است (Slobounov SM 2008). تغییرات فراتر از روشها و تکنیکهای استاندارد (متوسط) تنها پس از سالها آموزش قابل تحقق است.
فقط ورزشکاران متوسط، آنهایی که از عالی بودن فاصله دارند، با روش های متوسط آماده می شوند. یک قهرمان متوسط نیست، بلکه استثنایی است.
زاتسیورسکی ۱۹۹۵
رفرنسهای مقاله کسب مهارت Skill
- Only average athletes, those who are far from excellent, prepare with average methods. A champion is not average, but exceptional. Zatsiorsky 1995